سفارش تبلیغ
صبا ویژن
معبرسایبری تاسوکی

در کودکی خوانده بودیم” آن مرد درباران آمد”؛ غافل ازاینکه تاآن مردنیاید، باران نمی بارد . . .

شهید مهدی گرگ

 

بهاران 19 اردیبهشت 1363 بود که مهدی دیده به جهان گشود. در روستای حاجب حسن از توابع کلاله، در خانواده ای مذهبی و محب اهل بیت که ندای تکبیر فضای خانه را معطر می کرد. پدر مهدی فردی دیندار و کشاورزی ساده بود که با کد یمین و عرق جبین شرافتمندانه روزگار می گذراند و به برکت نوزاد از راه رسیده که اولین فرزند خانواده نیز بود روحیه مضاعفی یافته بود. او با قدومش شادی و طراوت را به خانه آورد و مایه دلگرمی و شادمانی خانواده و دیگر اقوام گردید. مهدی در دامان خانواده ای پاک بالید و چون دیگر همسالانش به مدرسه رفت.او ضمن تحصیل در امر کشاورزی و کار منزل نیز به پدر و مادر کمک می کرد. بسیار مؤدب، خوش اخلاق و متین بود و برخورد موقرانه ای با پدر و مادر و اقوام و همکلاسی هایش داشت به طوری که زبانزد خاص و عام بود. به فرایض دینی بسیار اهمیت می داد. به موقع نمازش را می خواند و در مراسم عزاداری آقا ابا عبدالله الحسین (ع) به طور فعال شرکت می نمود. 

 

 

در تاریخ 15 آبان 1383 برای انجام خدمت مقدس سربازی کمر همت بست و مدت 16 ماه در نیروی انتظامی شهرستان ایرانشهر مشغول به خدمت گردید. او در 20 اسفند 1384 برای دیدار اقوام مرخصی گرفت و به شهرستان زابل رفت و سرانجام در شب 25 اسفند 1384 که عازم شهرستان کلاله بود. همراه کاروان نینوایی تاسوکی به شهادت، لبخند زد و طومار رؤیاهایش را در پیچیده تا نامش در صحیفه عشق جاودانه شود و خون تابناکش شب چراغ نسل هایی باشد که همواره به حسین (ع) اقتدا خواهند کرد.



نوشته شده توسط : زریافتی


به این سایت رأی بدهید به این سایت رأی بدهید
    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 17
کل بازدید : 137463
کل یادداشتها ها : 189